استاندارد حسابداری شماره 24
گزارشگری مالی واحدهای تجاری در مرحله قبل از بهرهبرداری
مقدمـه
1 . هدف اين استاندارد، تشخيص واحدهاي تجاري در مرحله قبل از بهرهبرداري و تجويز گزارشگري مالي پارهاي اطلاعات خاص درباره آنها در مرحله قبل از بهرهبرداري است. توضيح اينكه معيارهاي شناخت و اندازهگيري معاملات و ساير رويدادهاي مالي و نيز بخش عمده گزارشگري مالي واحدهاي تجاري در مرحله قبل از بهرهبرداري و واحدهاي تجاري در حال بهرهبرداري مشابه است.
دامنه كاربرد
2 . اين استاندارد در مورد صورتهاي مالي واحدهاي تجاري در مرحله قبل از بهرهبرداري بكار ميرود.
تعريف
3 . در اين استاندارد اصطلاح واحد تجاري در مرحله قبل از بهرهبرداري با معني مشخص زير بكار رفته است:
- واحد تجاري درمرحله قبل از بهرهبرداري : يك واحد تجاري است كه بخش عمده كوششهاي خود را براي ايجاد يك فعاليت جديد بكار برد و يكي از شرايط زير در مورد آن صدق كند:
الف. عمليات اصلي برنامهريزي شده، شروع نشده باشد، يا
ب . عمليات اصلي برنامهريزيشده، شروع شده ولي درآمد عملياتي قابل توجهي از آن حاصل نشده باشد.
4 . واحد تجاري در مرحله قبل از بهرهبرداري، عمدتاً كوششهاي خود را براي اموري مانند برنامهريزي مالي، تأمين سرمايه، اكتشاف و گسترش منابع طبيعي، تحقيق و توسعه، شناسايي منابع تامين مواد اوليه، تحصيل داراييهاي ثابت مشهود يا ساير داراييهاي عملياتي مانند حقامتياز بهرهبرداري از معادن و نيز استخدام و آموزش كاركنان، بازاريابي و راهاندازي عمليات توليدي صرف ميكند. از نظر مقاصد اين استاندارد، براي ايجاد يكنواختي فرض بر اين است هر واحد تجاري كه درآمد عملياتي آن كمتراز حدود 20% درآمد عملياتي برنامهريزي شده باشد، واحد تجاري در مرحله قبل از بهرهبرداري تلقي ميشود.
مخارج
5 . مخارج واحدهاي تجاري در مرحله قبل از بهرهبرداري، براساس استانداردهاي حسابداري كه در واحدهاي تجاري در حال بهرهبرداري استفاده ميشود، شناسايي ميگردد.
6 . مخارج واحدهاي تجاري در مرحله قبل از بهرهبرداري را ميتوان به سه گروه زير طبقهبندي كرد:
الف . مخارجي كه بهمنظور تحصيل داراييهاي ثابت مشهود، داراييهاي نامشهود و موجودي مواد و كالا تحمل ميگردد. اين مخارج با رعايت معيارهاي شناخت مندرج در استانداردهاي حسابداري شماره 8 ، 11، 13 و 17 در دوره وقوع به عنوان دارايي شناسايي ميشود. مخارج مزبور، حسب مورد، در بر گيرنده مخارج سربار اداري و عمومي است كه بتوان آن را به طور مشخص با تحصيل دارايي يا رساندن آن به وضعيت قابل بهرهبرداري ارتباط داد و لذا اين گونه هزينهها براساس مباني منطقي بين داراييهاي مربوط تسهيم ميشود. علاوه بر اين، مواردي از قبيل پيشپرداخت بيمه يا حقوق و دستمزد، در صورت انطباق با معيارهاي شناخت دارايي در مفاهيم نظري گزارشگري مالي، به عنوان دارايي شناسايي ميشود.
ب . مخارجي كه هر چند ممكن است به جريان منافع اقتصادي آتي كمك كند، اما به عنوان يك دارايي جداگانه قابل تشخيص نيست و لذا حائز معيارهاي شناخت به عنوان دارايي نميباشد. اين گونه مخارج در دوره وقوع به عنوان هزينه شناسايي ميشود.
ج . مخارجي كه هيچ گونه منافع اقتصادي آتي ندارد و لذا در دوره وقوع به عنوان هزينه شناسايي ميشود. مخارج دوران توقف غير عادي در فعاليتهاي قبل از بهرهبرداري، خسارات وارده به داراييها، مخارج دوباره كاري و مخارج نيروي كار مازاد، نمونههايي از اين گونه مخارج است.
7 . مخارجي كه در دوران قبل از بهرهبرداري واقع ميشود، تنها در صورت انطباق با مصاديق بند 6 (الف)، قابل انتساب به داراييهاي مربوط است. بدين ترتيب احتساب هر گونه مخارجي تحت سرفصل ” مخارج قبل از بهرهبرداري“ بهعنوان يك دارايي جداگانه در صورتهاي مالي، با توجه به اينكه سرفصل ياد شده فاقد معيارهاي شناخت به عنوان يك دارايي جداگانه است، صحيح نيست.
درآمدها
8 . درآمد در واحدهاي تجاري در مرحله قبل از بهرهبرداري براساس استانداردهاي حسابداري كه در واحدهاي تجاري در حال بهرهبرداري استفاده ميشود، شناسايي ميگردد.
9 . درآمدهايي كه به طور مشخص بيانگر بازيافت بخشي از مخارج (اعم از دارايي و هزينه) است، از مخارج مربوط كسر ميشود. سود حاصل از سرمايهگذاري موقت تسهيلات مالي دريافتي، فروش ضايعات و فروش توليدات آزمايشي، نمونههايي از اين گونه درآمدهاست.