استاندارد حسابداری شماره 30
سود هر سهم
(لازمالاجرا براي کليه صورتهای مالی که دوره مالی آنها از تاريخ اول فروردين 1389 يا بعد از آن شروع می شود)
هدف
1 . هدف اين استاندارد، تجويز ضوابط تعيين و ارائه سود هر سهم، به منظور بهبود قابلیت مقايسه عملکرد واحدهاي تجاري مختلف در يک دوره گزارشگري و مقايسه عملکرد يک واحد تجاري در دورههاي گزارشگري مختلف است. اگرچه به دليل کاربرد رويههاي حسابداري متفاوت در تعيين سود، اطلاعات مربوط به سود هر سهم محدوديتهايي دارد با اين حال ثبات رويه در تعيين مخرج کسر در محاسبات مربوط به سود هر سهم، گزارشگري مالي را بهبود ميبخشد. لذا، تأکيد اصلي اين استاندارد بر مخرج کسر در محاسبه سود هر سهم است.
دامنه کاربرد
2 . اين استاندارد بايد توسط واحدهاي تجاري که سهام عادي يا سهام عادي بالقوه آنها به عموم عرضه شده يا در جريان عرضه عمومي است، بکار گرفته شود.
3 . در مورد واحد تجاري اصلي که صورتهاي مالي تلفيقي و صورتهاي مالي جداگانه را با هم ارائه ميکند، الزامات افشاي اين استاندارد تنها بايد برمبناي اطلاعات تلفيقي اعمال شود. چنانچه واحد تجاري علاوه بر افشای سود هر سهم بر مبناي اطلاعات تلفیقی، بخواهد سود هر سهم را برمبنای صورتهاي مالي جداگانه نیز افشا کند، بايد آن را تنها در متن صورت سود و زيان جداگانه ارائه نمايد و چنين اطلاعاتي نبايد در صورتهاي مالي تلفيقي ارائه شود.
4 . ساير واحدهاي تجاري، در صورت افشاي سود هر سهم، بايد مبلغ آن را براساس اين استاندارد محاسبه و افشا کنند.
تعاريف
5 . اصطلاحات ذيل در اين استاندارد با معاني مشخص زير بکار رفته است:
-
- ابزار مالکانه : هر قراردادي که معرف وجود حقوق باقيمانده نسبت به داراييهاي واحد تجاري پس از کسر کليه بدهيهاي آن است.
- تقليل : کاهش در سود هرسهم يا افزايش در زيان هر سهم با فرض تبديل سهام عادي بالقوه به سهام عادي ميباشد.
- سهام عادي : ابزار مالکانهاي است که حقوق مترتب بر آن مؤخر بر ساير ابزارهاي مالکانه است.
- سهام عادي بالقوه : قراردادی که دارنده آن از حق تملک سهم عادي برخوردار است.
- صاحبان سهام عادی : دارندگان سهام عادی واحد تجاری یا واحد تجاری اصلی در گروه.
- ضدتقليل : افزايش در سود هرسهم يا کاهش در زيان هر سهم با فرض تبديل سهام عادي بالقوه به سهام عادي ميباشد.
6 . اصطلاح ”سود هر سهم“ در عنوان و متن استاندارد، با فرض سودآور بودن عمليات واحدهاي تجاري انتخاب شده است، لذا در مواردي که عمليات واحد تجاري منجر به زيان گردد، اصطلاح ”زيان هر سهم“ جايگزين ميشود.
7 . اوراق مشارکت قابل تبديل به سهام عادي و حق تقدم خريد سهام نمونههايي از سهام عادي بالقوه هستند.
اندازهگيري
سود پايه هر سهم
8 . واحد تجاري بايد مبالغ سود پايه هر سهم را بر اساس سود خالص يا زيان قابل انتساب به صاحبان سهام عادي محاسبه نمايد.
9 . سود پايه هر سهم بايد با تقسيم سود خالص يا زيان قابل انتساب به صاحبان سهام عادي بر ميانگين موزون تعداد سهام عادي طي دوره محاسبه شود.
- هدف سود پايه هرسهم، ارائه شاخصي براي اندازهگيري منافع هر سهم عادي از عملکرد واحد تجاري طي دوره گزارشگري است.
- ميانگين موزون تعداد سهام عادي طي دوره، به منظور انعکاس تغييرات در مبلغ سرمايه سهامداران عادي ناشي از تغيير تعداد سهام بکارگرفته ميشود. ميانگين موزون تعداد سهام عادي طي دوره برابر است با تعداد سهام عادي موجود در ابتدای دوره و تغییرات سهام عادي طي دوره که با استفاده از عامل وزني زمان تعديل ميشود. عامل وزني زمان، نسبت تعداد روزهاي درجريان بودن سهام به مجموع تعداد روزهاي دوره است.
- در تعيين ميانگين موزون تعداد سهام عادي در شرکتهاي سهامي عام، تاريخ ثبت افزایش سرمایه در مرجع ثبت شرکتها ملاک عمل قرار ميگيرد. در ساير واحدهاي تجاري، زمان منظور کردن سهام عادي با توجه به شرايط خاص صدور آنها تعيين ميشود. در اين رابطه بررسي دقيق محتواي رويدادهاي مرتبط با صدور سهام به خصوص زمان دسترسي به منابع ناشي از افزايش سرمايه يا تسويه تعهدات مربوط از اهميت خاصي برخوردار است.
- در ترکيب تجاري، سهام عادي که به عنوان بخشي از مابهازاي خريد صادر شده است از تاريخ تحصيل در محاسبه ميانگين موزون تعداد سهام عادي منظور ميشود زيرا واحد تحصيلکننده، نتايج عمليات واحد تحصيلشده را از آن تاريخ در صورت سود و زيان ارائه ميکند.
- در مواردي که مابهازاي سهام عادي به طور کامل وصول نشده است، اين سهام متناسب با مابهازاي دريافت شده، در محاسبه ميانگين موزون تعداد سهام منظور ميشود.
- چنانچه بخشی از سهام واحد تجاری اصلی، در تملک واحد(های) تجاری فرعی آن باشد، برای محاسبه سود هرسهم در صورتهای مالی تلفیقی باید تعداد سهام عادی متعلق به واحدهای تجاری فرعی از تاریخ تملک، از محاسبه میانگین موزون تعداد سهام عادی مستثنی شود.
16 . در مواردي که تعداد سهام عادي بدون تغيير در منابع يا تعهدات افزايش يا کاهش مييابد، ميانگين موزون تعداد سهام عادي براي کليه دورههايي که اطلاعات آن ارائه ميشود بايد تعديل گردد.
- نمونههايي از مواردي که تعداد سهام عادي بدون تغيير در منابع يا تعهدات کاهش يا افزايش مييابد به شرح زير است:
الف. سود سهمي (افزايش سرمايه از محل سود تقسيم نشده يا اندوختهها)،
ب . تجزيه سهام، و
ج . کاهش اجباري سرمايه در اجراي ماده 141 اصلاحيه قانون تجارت.
همچنين در مواردي که حق تقدم با مبلغي کمتر از ارزش بازار سهام، صادر ميشود، تنها معادل مبلغ اعمال حق تقدم، منابع يا تعهدات تغيير ميکند ليکن از بابت تفاوت مبلغ اعمال حق تقدم با ارزش بازار سهام در زمان تصويب افزايش سرمايه که ”عنصر جايزه در حق تقدم“ ناميده ميشود، تغييري در منابع يا تعهدات ايجاد نميشود.
- در مورد سود سهمي و تجزيه سهام، بدون دريافت مابهازا، سهام عادی براي سهامداران فعلي صادر ميشود. بنابراين، تعداد سهام عادي بدون تغيير در منابع يا تعهدات افزايش مييابد. در کاهش اجباري سرمايه در اجراي ماده 141 اصلاحيه قانون تجارت ممکن است تعداد سهام عادي موجود، بدون تغيير در منابع يا تعهدات کاهش يابد. تعداد سهام عادي قبل از اين گونه رويدادها، متناسب با تغيير سهام عادي تعديل ميشود با اين فرض که رويداد مربوط در آغاز دورة گزارشگري و دورههاي ارائه اطلاعات مقايسهاي رخ داده است. براي مثال، چنانچه به ازاي هرسهم موجود، دو سهم بهعنوان سود سهمي صادر شود، براي محاسبه ميانگين موزون تعداد سهام عادي، تعداد سهام قبل از تاريخ تصويب افزایش سرمایه در عدد سه ضرب ميشود.